سلام جوجو ی مامان عزیزم این هفته خیلی سرم شلوغه ...جمعه این هفته تولدته و من خیلی کار دارم...مهمونی کاملا خونوادگیه...این چند روز هر روز بازار رفتیم تقریبا با مامانی و بابا...امیدوارم که مهمونی خوب از اب در بیاد... پسر نازم باورم نمیشه که به همین زودی یک ساله میشی ..سال پیش این موقع قرار بود مثل فردا شب بریم بیمارستان برای بستری...واااااااااای چقدر استرس و هیجان داشتم...و تو هم از هیجان من تا صبح تو دل مامان تکون میخوردی...تا بالاخره روز 5 ابان فرشته کوچولوم زمینی شد تا برای همیشه فرمانروای قلب مامان و بابا بشه.... آریای خوبم مامان و بابا توی این یک سالی که تو به زندگیشون پا گذاشتی بهترین روزای عمرشون و میگذرونن و همه کاری میکنن...